با سفر
به شهر های سوید، در یافتیم که بسیار جوانان افغان بخاطر فاصله ای که با تندروان
اسلامی داشته باشیند بگفته خودشان دین صلح طلب را برای خود برگزیده اند تا در مسیر
سبز زندگی با گرایش دین جدید زندگی کنند و به رستگاری رسند.
اما کشور های جهان، با توجه به حساسیت های ایدیولوژیک در افغانستان و خطر های که ممکن بعد از برگشتن این پناهندگان به افغانستان صورت گیرد، را بسیاری وقت ها نادیده گرفته اند و مسیحیانی که در مسیر سبز سرگردان اند و نمی توانند به کشوری برگردند که آمد آمد طالبان بعد از 2014 بخشی از نگرانی سیاست مداران افغان هم است.
تغییر دین در افغانستان به مثابه جرمی با مجازات اعدام دانسته می شود و به همین دلیل مسیحیان افغان بطور مداوم مورد حمله اسلامگرایان تندرو و دولت هستند. اوایل امسال ویدئویی انتشار یافت که بریده شدن سر یک مسیحی افغان منتشر شد که اسلامگرایان در آن ویدئو به نقل از پیامبر اسلام می گفتند که “هرکه دینش را عوض کند باید کشته شود.”
افغانستان با سابقه ایدیولوژیک، یکی از تندرو ترین کشور های جنگ زده اسلامی است و به این دلیل بسیاری وقت هاست که اقلیت های قومی بدلایل گرایش مذهبی شان، مورد تعدی و ظلم قرار میگیرند و تبعیض برعلیه اقلیت های قومی با گرایش مذهبی شکل میگیرد. شیعیان و پیروان بودایی (هندوهای افغانستان) بخش مهم از غرامت های تاریخ جنگ افغانستان را بخاطر گرایش مذهبی پرداخته اند چی رسد که صفحه جدید باز شود و پیروان مسیحی جان خویش را در کشوری جنگ زده افغانستان در خطر نبینند.
سلمان حمیدی، یکی از مسیحیان افغان است که چند سال قبل وارد کشور سویدن شده است و با ورد به کلیسا تا با یک دین و آیین مذهبی متفاوتی زندگی صلح آمیزش را آغاز کرد و امروزخودش را از معدود پیروان مذهب مسیحی افغان در بیرون مرز میداند.
سلمان با وجودیکه از پیروان مذهبی مسیحی است با خطر اخراج اجباری و برگشت به کشوری که مسیحی شدن را جرم سنگین میدانند مواجه است و بدون شک برگشتن با وجودیکه سلمان سالهاست در مسیر سبز زندگی سرگردان است، هنوز به رستگاری هم نرسیده است و خدایش نه تنها که کمکی کرده نمی تواند، شاید او از کسانی باشد که با برگشت زندگی اش از دست بدهد.
او میگوید، گرفتن آموز های لازم، با غسل تعمید، اولین بار بود که احساس رضایت میکرد و مسیحی بودن اش را باور کرد و دوستان زیادی مسیحی برای برگزیده شدن او دعا میکردند و شادی سردادند.
اما این شادی خیلی کوتا مدت بود، زمانی که متوجه شد که حتی کشوری ندارد، ترس اش از برگشتانده شدن اش به افغانستا بیشتر شد و حال در سکوت و در میان خط سبز رستگاری و خط سرخ برگشت گیر مانده است.
مهاجرت به سویدن، هم بخشی از تعاملات ساختاری خودش را داشته است، استراتیژی مهاجر پذیری کشور های اروپا با وجودیکه تلاش اعظمی در بهبود اوضاع مهاجرین صورت میگیرد، همچنان بخش دیگری را بدلایل مختلف نادیده انگاشته ، مسیحی شدن و یا گرایش مذهبی داشتن تنها نمی تواند خرمن پیروان مهاجر مسیحی را باد زند، لابد قاعده ها و بازی ها استثنا بودن را هم نمی شناسد.
سلمان باور دارد که مسیحی شدن اش، ربطی به پناهندگی ندارد، اما نمی شود گرایش مذهبی اش نادیده گرفته شود، او به دلیل برگزیدن مذهب مسیحی از معدود کسانی خواهد بود که خودش را در خطر جدی داند و حال زمانی است که اداره مهاجرت سوید، جواب انسانی برایش دهد.
او باری تلاش کرده بود که با مسوولان اداره مهاجرت در رابطه با مسیحی شدن اش حرف بزند و او میگوید متاسفانه مجالی برای گفتن حرف هایم وجود ندارد و برای این موضوع اداره مهاجرت علاقمند شنیدن حرف هایش نیست.
او باور دارد، وقتی اداره مهاجرت برای شنیدن و باز کردن دوسیه او وقت گزارد، حرفی دارد تا قناعت نمایندگان اداره مهاجرت سویدن را حاصیل کند.
اداره مهاجرت هنوز باور ندارد که سلمان هم یکی از مسیحیان جهان است چی بخواهند و چی نخواهند، مسیحی بودن او سرنوشت نامعلومی را در انتظار سلمان بوجود آورده است.
هیچ اماری از مسیحیان افغان در اروپاه و کشور های جهان نیست، سالهای پیش افغانهای مسیحی در کابل بشدت مورد باز جویی قرار داشت و گزارش ها نشان میدهد کسانیکه در افغانستان مورد تهدید ها قرار داشتند، از کشور خارج شده اند.
سوال اینجاست
• چطور افغانها با همان گرایش جدی به مسایل مذهبی، ترک دینی را پیشه کرده اند؟
• آیا جوامع و کشور های جهان، در منزوی کردن پیروان دینی (اسلامگریان ) دست دارند؟
• آیا مردم بخاطری بیزاری از دین ستیزان و پیروان مریض اسلامگرا دارند فرار دینی را برگزیده اند؟
• یا اینکه همه بخاطر ترک کشور و بخاطر وارد شدن به یک جامعه مدرن مذهبی دست به چنین اقداماتی زده اند؟
با تماس هاییکه با مسیحیان افغان در چند شهر سوید داشتم، این موضوع مشخص شد که اکثر بخاطر تندروان و پیروان مریض کشور اسلامی، یا افراطگرایی دینی ترک دین را پیشه کرده اند و در واقع میخواهند با اعتراض از تحجرگرایی فرار کنند.
بخشی دیگری از مسیحیان بخاطر ادغام اجتماعی و گرفتن تابعیت شهروندی کشور های اروپا را برگزیده اند و امروز بسیاری ها بخاطر گرفتن تابعیت منتظر در عقب دروازه های اداره های مهاجرت برای رستگاری انتظار میکشند.
ایرانی ها بیشترین مسیحیان کشور های اسلامی را در اروپا تشکیل میدهد و نفوس افغانهای مسیحی نیز در حال گسترش است.
اما کشور های جهان، با توجه به حساسیت های ایدیولوژیک در افغانستان و خطر های که ممکن بعد از برگشتن این پناهندگان به افغانستان صورت گیرد، را بسیاری وقت ها نادیده گرفته اند و مسیحیانی که در مسیر سبز سرگردان اند و نمی توانند به کشوری برگردند که آمد آمد طالبان بعد از 2014 بخشی از نگرانی سیاست مداران افغان هم است.
تغییر دین در افغانستان به مثابه جرمی با مجازات اعدام دانسته می شود و به همین دلیل مسیحیان افغان بطور مداوم مورد حمله اسلامگرایان تندرو و دولت هستند. اوایل امسال ویدئویی انتشار یافت که بریده شدن سر یک مسیحی افغان منتشر شد که اسلامگرایان در آن ویدئو به نقل از پیامبر اسلام می گفتند که “هرکه دینش را عوض کند باید کشته شود.”
افغانستان با سابقه ایدیولوژیک، یکی از تندرو ترین کشور های جنگ زده اسلامی است و به این دلیل بسیاری وقت هاست که اقلیت های قومی بدلایل گرایش مذهبی شان، مورد تعدی و ظلم قرار میگیرند و تبعیض برعلیه اقلیت های قومی با گرایش مذهبی شکل میگیرد. شیعیان و پیروان بودایی (هندوهای افغانستان) بخش مهم از غرامت های تاریخ جنگ افغانستان را بخاطر گرایش مذهبی پرداخته اند چی رسد که صفحه جدید باز شود و پیروان مسیحی جان خویش را در کشوری جنگ زده افغانستان در خطر نبینند.
سلمان حمیدی، یکی از مسیحیان افغان است که چند سال قبل وارد کشور سویدن شده است و با ورد به کلیسا تا با یک دین و آیین مذهبی متفاوتی زندگی صلح آمیزش را آغاز کرد و امروزخودش را از معدود پیروان مذهب مسیحی افغان در بیرون مرز میداند.
سلمان با وجودیکه از پیروان مذهبی مسیحی است با خطر اخراج اجباری و برگشت به کشوری که مسیحی شدن را جرم سنگین میدانند مواجه است و بدون شک برگشتن با وجودیکه سلمان سالهاست در مسیر سبز زندگی سرگردان است، هنوز به رستگاری هم نرسیده است و خدایش نه تنها که کمکی کرده نمی تواند، شاید او از کسانی باشد که با برگشت زندگی اش از دست بدهد.
او میگوید، گرفتن آموز های لازم، با غسل تعمید، اولین بار بود که احساس رضایت میکرد و مسیحی بودن اش را باور کرد و دوستان زیادی مسیحی برای برگزیده شدن او دعا میکردند و شادی سردادند.
اما این شادی خیلی کوتا مدت بود، زمانی که متوجه شد که حتی کشوری ندارد، ترس اش از برگشتانده شدن اش به افغانستا بیشتر شد و حال در سکوت و در میان خط سبز رستگاری و خط سرخ برگشت گیر مانده است.
مهاجرت به سویدن، هم بخشی از تعاملات ساختاری خودش را داشته است، استراتیژی مهاجر پذیری کشور های اروپا با وجودیکه تلاش اعظمی در بهبود اوضاع مهاجرین صورت میگیرد، همچنان بخش دیگری را بدلایل مختلف نادیده انگاشته ، مسیحی شدن و یا گرایش مذهبی داشتن تنها نمی تواند خرمن پیروان مهاجر مسیحی را باد زند، لابد قاعده ها و بازی ها استثنا بودن را هم نمی شناسد.
سلمان باور دارد که مسیحی شدن اش، ربطی به پناهندگی ندارد، اما نمی شود گرایش مذهبی اش نادیده گرفته شود، او به دلیل برگزیدن مذهب مسیحی از معدود کسانی خواهد بود که خودش را در خطر جدی داند و حال زمانی است که اداره مهاجرت سوید، جواب انسانی برایش دهد.
او باری تلاش کرده بود که با مسوولان اداره مهاجرت در رابطه با مسیحی شدن اش حرف بزند و او میگوید متاسفانه مجالی برای گفتن حرف هایم وجود ندارد و برای این موضوع اداره مهاجرت علاقمند شنیدن حرف هایش نیست.
او باور دارد، وقتی اداره مهاجرت برای شنیدن و باز کردن دوسیه او وقت گزارد، حرفی دارد تا قناعت نمایندگان اداره مهاجرت سویدن را حاصیل کند.
اداره مهاجرت هنوز باور ندارد که سلمان هم یکی از مسیحیان جهان است چی بخواهند و چی نخواهند، مسیحی بودن او سرنوشت نامعلومی را در انتظار سلمان بوجود آورده است.
هیچ اماری از مسیحیان افغان در اروپاه و کشور های جهان نیست، سالهای پیش افغانهای مسیحی در کابل بشدت مورد باز جویی قرار داشت و گزارش ها نشان میدهد کسانیکه در افغانستان مورد تهدید ها قرار داشتند، از کشور خارج شده اند.
سوال اینجاست
• چطور افغانها با همان گرایش جدی به مسایل مذهبی، ترک دینی را پیشه کرده اند؟
• آیا جوامع و کشور های جهان، در منزوی کردن پیروان دینی (اسلامگریان ) دست دارند؟
• آیا مردم بخاطری بیزاری از دین ستیزان و پیروان مریض اسلامگرا دارند فرار دینی را برگزیده اند؟
• یا اینکه همه بخاطر ترک کشور و بخاطر وارد شدن به یک جامعه مدرن مذهبی دست به چنین اقداماتی زده اند؟
با تماس هاییکه با مسیحیان افغان در چند شهر سوید داشتم، این موضوع مشخص شد که اکثر بخاطر تندروان و پیروان مریض کشور اسلامی، یا افراطگرایی دینی ترک دین را پیشه کرده اند و در واقع میخواهند با اعتراض از تحجرگرایی فرار کنند.
بخشی دیگری از مسیحیان بخاطر ادغام اجتماعی و گرفتن تابعیت شهروندی کشور های اروپا را برگزیده اند و امروز بسیاری ها بخاطر گرفتن تابعیت منتظر در عقب دروازه های اداره های مهاجرت برای رستگاری انتظار میکشند.
ایرانی ها بیشترین مسیحیان کشور های اسلامی را در اروپا تشکیل میدهد و نفوس افغانهای مسیحی نیز در حال گسترش است.