۱۰.۰۳.۱۳۸۸

دیده بان رسانه ها: خشونت علیه خبرنگاران با افزایش هفتاد درصدي در سال 2009

دیده بان رسانه های موسسه "نی"، با نشر گزارش سالانه خود از افزایش هفتاد درصدی خشونت ها علیه خبرنگاران و رسانه ها خبر می دهد. دیده بان رسانه ها، که سال 2009 را "سال دشوار برای فعالیت های رسانه ای" در کشور خوانده، افزوده است که در این سال بیشتر خشونت ها علیه خبرنگاران و رسانه ها از سوی نهادهای دولتی صورت گرفته است. در سال گذشته، 50 مورد خشونت با خبرنگاران توسط این نهاد ثبت شده بود. براساس گزارش "نی" حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان، 85 مورد از خشونت ها علیه خبرنگاران و رسانه ها توسط این مرکز در سال جاری میلادی ثبت شده است که بیشترین آن از سوی نهادهای دولتی صورت گرفته است. نعمت الله الهی، هماهنگ کننده شبکه رادیویی "نی"، روز گذشته گفت از مجموع 85 مورد خشونت علیه خبرنگاران، 57 مورد آن از سوی نهادهای دولتی صورت گرفته است. یازده مورد خشونت علیه خبرنگاران توسط طالبان و 17 مورد دیگر توسط افراد ناشناس اعمال شده است. براساس گزارش دیده بان رسانه ها، سه مورد قتل، چهار مورد زخمی، 42 مورد بازداشت و اختطاف، 21 مورد لت و کوب خبرنگاران و 15 مورد تهدید، خشونت هایی اند که علیه خبرنگاران در سال 2009 صورت گرفته است. موارد قتل و اختطاف بیشتر از سوی طالبان صورت گرفته و لت و کوب و تهدید و بازداشت توسط نهادهای دولتی، از جمله پولیس و سارنوالی صورت گرفته است. این درحالی است که دولت افغانستان آزادی بیان و رسانه ها در کشور را از دست آوردهای بارز خود در این چند سال می شمارد. قانون اساسی افغانستان و قانون رسانه های همگانی آزادی بیان و رسانه ها را به رسمیت شناخته و تضمین نموده است، اما با آن هم مسوولان دولتی به دلیل نداشتن پاسخ به ناکارآیی ها و انتقادها، و نیز عدم وجود فرهنگ رفتار مدنی با رسانه ها، باعث بیشترین خشونت ها علیه خبرنگاران در کشور شده اند. هرچند کمترین خشونت ها از سوی طالبان صورت گرفته است، اما به گفته نعمت الله الهی، فعالیت محدود خبرنگاران در مناطقی که طالبان حاکمیت دارند، دلیل اصلی این امر است و طالبان برخورد بی رحمانه شان نسبت به خبرنگاران را با قتل و اختطاف خبرنگاران، به نمایش گذاشته اند. با این وجود، هرچند رسانه های آزاد افغانستان از نظر کمی و اطلاع رسانی دست آوردهای چشمگیری داشته اند، اما در عرصه کار حرفه ای دچار نقض های آشکاری بوده اند. ولی با توجه به روش رفتاری تسجیل شده و تعریف شده در قانون، با هرگونه تخطی رسانه ای باید از مجرای قانونی و اصولی آن اقدام شود. رفتار نهادهای دولتی نشان داده است که بسیاری این نهادها پیشتر از آن که از مجرای قانونی به آنچه تخطی رسانه ای می خوانند بپردازند، مستقلانه و غیرقانونی اقدام کرده اند. این مساله، عدم التزام به قانون و ارزش های آزادی بیان و مطبوعات توسط مقام های دولتی را نشان می دهد. با این حال، به نظر آگاهان یکی از دلایل شکست دولت افغانستان، شکست رسانه ای و تبلیغاتی می باشد. زیرا، دولت افغانستان از یک سو خود فاقد یک دستگاه اطلاع رسانی و تبلیغاتی موثر است، از سوی دیگر به دلیل در پیش گرفتن رویکرد تقابل جویانه با رسانه های آزاد، شکافی را میان رسانه های آزاد و نهادهای دولتی به وجود آورده است. هرچند رسانه های افغانستان در چند سال گذشته در خلق گفتمان های تبیین کننده و ترویج کننده دموکراسی، حقوق بشر و ارزش های آن ناتوان بوده اند، اما در بخش اطلاع رسانی، انعکاس صدای مردم و بازتاب حوادث، نقش خوبی ایفا کرده اند. دولت های درحال گذار مانند افغانستان، برای موفقیت، در کنار دیگر مسایل نیاز به "همگرایی رسانه ای" دارند. اما کارگزاران بخش فرهنگی و رسانه ای افغانستان نه تنها از ایجاد "همگرایی رسانه ای" عاجز بوده اند، بلکه باعث تقابل میان دولت و رسانه های آزاد شده اند. دلیل این امر نیز واضح است؛ نخست این که مسوولان بخش فرهنگی و رسانه ای افغانستان فاقد توانایی و دانش حداقلی در عرصه رسانه ای و ژورنالیزم بوده اند، و دو دیگر این که مقام های بخش اطلاعات و فرهنگ کشور، باور و اعتقادی به ارزش های تبیین کننده آزادی اطلاعات و بیان نداشته اند. عملکرد وزارت اطلاعات و فرهنگ در برخورد با رسانه ها و به آب انداختن کتاب ها، نشانه های بارز عدم باور به ارزش های آزادی بیان و رسانه ها است. بنابراین، یکی از عوامل درونی شکست رسانه ای و تبلیغاتی دولت افغانستان در مبارزه با تروریزم، به سخره گرفتن بخش اطلاعات و فرهنگ کشور، توسط تعیین عوامل نقض کننده ارزش های آزادی بیان و رسانه ها در مقام رهبری دستگاه فرهنگی و رسانه ای کشور بوده است. زیرا تقابل با رسانه های آزاد در کشوری درحالی جنگ که از مرحله گذار عقب نشسته و حالت دفاعی گرفته، به پرتگاه فرستادن کشور از درون است. آنچه تحت عنوان "همگرایی رسانه ای" مورد بحث قرار می گیرد، هرگز به مفهوم دولتی آن، یعنی کاهش نقدها از دولت نیست، بلکه سازماندهی رسانه ای به صورتی است که طالبان، یا به تعبیر مقام های دولتی "دشمن" و در عین حال "برادر"، از آن به صورت غیرمستقیم نفع نبرند- که اکنون شوربختانه می برند. بنابراین، یکی از اساسی و بنیادی ترین تغییرات الزامی در برنامه های حکومت، تغییر در رویکرد رسانه ای دولت و تغییر رفتار مقام های دولتی با رسانه ها است. این مهم، فقط با تغییر مقام رهبری وزارت میسر نیست – هرچند این مساله ضرورت اساسی است – بلکه با ایجاد یک سیستم رسانه ای دولتی، همسویی با رسانه های آزاد و ایفای مکلفیت نهادهای دولتی در ارایه اطلاعات و تغییر رویکرد در رفتار با رسانه های آزاد میسر است. نیاز افغانستان دفاع از آزادی بیان توسط معین و نقض آن توسط وزیر نیست، بلکه تدوین برنامه، باور به ارزش هایی که آزادی بیان و رسانه ها مبتنی بر آن اند و داشتن تخصص رسانه ای گردانندگان دستگاه فرهنگی کشور است.

گشایش اولین موزیم از آثار باقی مانده قربانیان جنگ در بدخشان

اولین موزیم از آثار قربانیان جنگ های گذشته که از یک گور دسته جمعی نزدیک به دو سال پیش در فیض آباد بدخشان کشف شده بودند، روز سه شنبه بتاريخ 22 دسامبر با حضور شماری از مقام های ارشد کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و مسوولان محلی این ولایت در فیض آباد گشایش یافت.
در این موزیم که به "موزیم شهدا" نام گذاری شده است، آثار باقی مانده از قربانیانی که در زمان حکومت کمونیستی در افغانستان به صورت دسته جمعی کشته و دفن شده اند، نگهداری می شوند. در این موزیم که از سوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان اعمار شده است، آثار باقی مانده قربانیان مانند کفش، لباس، چاقو، شانه موی، کلید، دندان مصنوعی، دفترچه یادداشت و ده ها نوع وسایل دیگر جیبی نزدیک به پنج صد تن از قربانیان که پیش از دفن شدن در یک گور دسته جمعی با خود داشته اند، به چشم می خورند.
داکتر سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در مراسم گشایش موزیم شهدا در فیض آباد گفت اعمار بناهای یاد بود از شهدا، بخشی از برنامه عمل عدالت انتقالی است. به گفته خانم سیما سمر تطبیق، برنامه عمل عدالت انتقالی خواست مردم است، و اذعان به درد و رنج مردم از سوی ناقضان حقوق بشر و افراد متهم به جنایات جنگی، بخش دیگر آن است. داکتر سیماسمر گفت:" یکی از خواست های مردم در برنامه عمل عدالت انتقالی، پاکسازی نهاد های دولتی از افراد متهم به جرایم جنگی و ضد بشری است. البته سو تفاهم نشود، افرادی که به تخطی های حقوق بشری بسیار مشهور هستند. اگر که آنان در نهادهای دولتی باشند، مردم اعتماد کرده نمی توانند، به این دلیل باید نهادهای دولتی پاکسازی شوند. افراد متعهد در نهادهای دولتی جابجا شوند تا مورد اعتماد مردم باشند و دولت موفق شود".
رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر می افزاید که مستند سازی بخش دیگری از برنامه عدالت انتقالی است و آثاری که از قربانیان گور های دسته جمعی بدخشان به دست آمده، می تواند در این امر کمک کند. داکتر سیما سمر نگهداری آثار به دست آمده از قربانیان را برای یاد آوری جنایت های گذشته برای آیندگان موثر خواند و تاکید کرد که ممکن است این آثار برای مستند سازی و به دادگاه کشانیدن افراد متهم به جرایم جنگی و ضد بشری کمک کند. او می گوید آنان در تلاش اند تا شواهد و اسناد بیشتری را از افرادی جمع آوری کنند که خودشان در گذشته قربانی شده و یا قربانی داده اند وی می افزاید طی سه دهه جنگ در افغانستان، تخطی ها و جرایم زیادی صورت گرفته اما امروز نیاز است تا با گذشته برخورد جدی تری صورت گیرد.
در همین حال معین تخنیکی وزارت عدلیه می گوید که خیلی از خانواده ها حاضر نیستند تا در روند تثبیت جنایات ضد بشری و مستند سازی جنایات ضد بشری کمک کنند. آقای هاشم زی می افزاید برای تثبت جنایات ضدبشری باید شواهد و اسناد بیشتری جمع آوری شود تا کسانی که متهم به جنایات جنگی و جرایم ضد بشری هستند اما در حال حاضر در خارج از کشور به سر می برند، کمک کند.
در این مراسم که مسوولان محلی دولتی و صد ها تن خانواده های قربانیان نیز حضور داشتند، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر تاکید کرد که تامین و تطبیق عدالت مسوولیت دولت است و این کمیسیون "لیست سازی" نمی کند و نمی تواند که ناقضان حقوق بشر را به داد گاه بکشاند. خانم سیماسمر گفت:" تامین و تطبیق عدالت از جرایم گذشته و امروزی مسوولیت دولت ها است. کمیسیون مستقل حقوق بشر لیست سازی نمی کند و افراد متهم را به دادگاه نمی کشاند. چون، کمیسیون مستقل حقوق بشر، نه پولیس است، نه محکمه است و نه وزارت عدلیه است که زندان بانی کند. تمام این مسایل مربوط دولت می شود".
با این حال رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر تاکید می کند که نظر به تعداد قربانیانی که باشندگان بدخشان داده اند، ایجاد یک موزیم و یک منار یاد بود به نام شهدای این منطقه خیلی کم است، اما می تواند نشان و تسلیتی برای خانواده های قربانیان باشد. خانم سیما سمر می گوید کسانی که از کنار این موزیم و منار یاد بود شهدا می گذرد به عاملان آن" نفرین" خواهند فرستاد و این نیز" نوعی از عدالت است".
در همین حال بازمحد احمدی، والی بدخشان در این مراسم با تقدیر از کار کمیسیون مستقل حقوق بشر، گفت اعمار موزیم و منار یاد بود از شهدای بدخشان، می تواند منحیث خاطره تاریخی در قلب خانواده های قربانیان باقی بماند. او گفت:"منار و موزیم شهدا که تمام خاطره ها و آثار قربانیان جنگ در آن جمع آوری شده، توجه خاص مسوولان کمیسیون حقوق بشر را در رابطه با شهدا و قربانیان نشان می دهد. این اولین بار است که موزیمی به خاطر شهدا و قربانیان در افغانستان ایجاد می شود تا خاطره های جنگ های تحمیلی و خون آشام در ذهن مردم افغانستان ماندگار بماند".
"متهمان زانو بزنند"
در همین حال یکی از قربانیان جنایت های ضد بشری و حقوق بشری در بدخشان تاکید کرد که نمی خواهند بازهم شماری از خانواده ها بی سرپرست شوند، و متهمان به نقض حقوق بشر و جرایم جنگی باید از خانواده های قربانیان عذرخواهی کنند.
صبغت الله خاکسار، رییس شورای دادخواهی قربانیان بدخشان به نمایندگی از خانواده های قربانیان این ولایت گفت که آنان امروز خود را پیروز احساس می کنند، اما نمی خواهند که خون شهدای شان را ببخشند. او گفت:"ما خون شهدای خود را به کسی نمی بخشیم. هرگاه خاتم بخش ها و سیاسیون -که اولادهای شان کشته شوند- بروند خون اولادهای خود را ببخشند، اما ما نمی بخشیم. مگر این که ناقضان حقوق بشر و متهمان به جنایت بیایند زانو بزنند و از ما معذرت بخواهند، هزار بار، اما نمی خواهیم که ده ها کودک دیگر دو باره یتیم شوند". آقای خاکسار افزود:"متهمان بیایند زانو بزنند و بگویند که بد کرده اند و در آن موقع نمی فهمیده اند و جاهل بوده اند، اما حالا ببخشید. در غیر آن کسی حق ندارد قاتلان را ببخشد تا این که پشیمان شوند و اعتراف کنند، ما می بخشیم".
با این حال نادر نادری یکی از کمیشنرهای کمیسیون مستقل حقوق بشر در فیض آباد بدخشان گفت که آثار باقی مانده نزدیک به پنج صد جسدی که از یک گور دسته جمعی پیدا شده اند در موزیم شهدا جمع آوری شده است. به گفته آقای نادری، دو گور دسته جمعی که در پهلوی هم قرار گرفته بودند، در محلی که موزیم و منار یاد بود از شهدا اعمار شده، پیدا شدند و نشان می دهد که اکثر قربانیان افراد غیرنظامی بوده اند. او گفت اکثر قربانیان بعد از کودکای هفت ثور (1357) به این گور دسته جمعی دفن شده اند. آقای نادری به نقل از باشندگان محل گفت که در نزدیکی گور دسته جمعی که نزدیک به دو سال قبل در فیض آباد کشف شد، یک گور دسته جمعی دیگر نیز وجود دارد.
با گشایش موزیم شهدا و منار یاد بود قربانیان جنگ های گذشته، شماری از خانواده های قربانیان در بدخشان، یک بار دیگر به یاد و خاطره های گذشتگان خود افتادند و در هنگام دیدار از موزیم گریه می کردند.