اوباما هم به شهروندان آمريكايي و افغانستاني، دروغ مي گويد. اين گفته، برآيندي از نظريات گروه هاي ضد جنگ در آمريكاست. چندي پيش، تعدادي از افراد وابسته به گروه هاي ضد جنگ در آمريكا كه همگي از كاركنان عالي رتبه سياسي، حقوقي و نظامي بودند، سفري به افغانستان داشتند تا با حضور در افغانستان، در اولين روزهاي سال نو، صداي صلح را از اين سرزمين به جهان برسانند. اين گروه در طي سفر كوتاه مدت خود، به برخي از ولايات افغانستان رفتند و با گروه ها و شخصيت هاي مختلف مردمي به بحث و گفتگو؛ پيرامون سياست حضور آمريكا در افغانستان، پرداختند.
اين گروه از نتایج تحقیقات خود، آماري را ارائه، كرده اند كه نشان دهنده، بهبود وضعيت افغانستان نيست؛ چيزي كه مغاير با آمار اعلان شده پيشرفت ها در افغانستان و از نظر آنان دروغي كاملاً، آشكار است. مطابق با اين آمار، 56% مردم افغانستان، داراي بيماري رواني هستند، 50% تا هنوز به آب سالم دسترسي ندارند، 42% زيرخطر فقر به سر مي برند و اين كه تنها در سال 2010، دو هزار و سيصد نفر، خودكشي كرده اند
بيشتر گروه هاي ضد جنگ، گروه هايي هستند كه با اعتراض به جنگ آمريكا در عراق و افغانستان، تشكيل شده اند. خانم ان رايت، يكي از كارمندان سفارت آمريكا در عراق بوده كه در سال 2003 با اعتراض به سياست جنگي آمريكا در عراق، از سمت خود استعفا داد و به فردي فعال در گروه صداي صلح، تبديل شده است. او مي گويد: هدف ما، خروج نيروهاي نظامي آمريكا از افغانستان و پرداخت غرامت به قربانيان جنگ در افغانستان است.
حضور ده ساله نظامي آمريكا در افغانستان، چنان كه انتظار مي رفت، نتوانست، پيامدهاي خوبي را به دنبال داشته باشد؛ زيرا وضعيت امنيتي به شدت رو به وخامت گذاشته و دامنه نا امني ها از جنوب افغانستان، در حال كشيده شدن به مركز و شمال اين كشور است. هم اكنون، نود و چهار منطقه يا به طور كامل در تسلط طالبان است و يا هم قدرت در اين مناطق، ميان دولت و طالبان، دست به دست مي شود.
غيرنظاميان بارها و بارها در جنگ نيروهاي خارجي و دهشت افكنان، قرباني شده اند، شبكه هاي مافيايي، گسترش چشمگيري پيدا كرده اند، وضعيت معتادين در سطح پايتخت، نشان دهنده اين است كه آمار اعتياد، در ميان شهروندان افغانستاني به دليل كشت وافر مواد مخدر، رو به افزايش است. آسيب هاي اجتماعي و اقتصادي به پيمانه وسيع، پيامد فاسدترين، سياست گذاري هاي ممكن در افغانستان است و در نهايت اين كه مردم افغانستان، روز به روز با رقت بار شدن اوضاع افغانستان، از حضور نظامي آمريكا در افغانستان، دلسرد مي شوند؛ اين در حالي است كه بالا بودن هزينه جنگ در افغانستان، ركود اقتصادي در آمريكا و مشكلات ناشي از آن و عدم موفقيت آمريكا در اين جنگ، سبب شكل گيري موجي از اعتراضات و بي اعتمادي ها در ميان مردم آمريكا و نوعي بي اعتمادي، ترس و ترديد، در ميان مردم افغانستان شده است.
گروه هاي ضد جنگ آمريكايي، عقيده دارند كه مردم افغانستان، خود بايد به مشكلات درون افغانستان فائق آيند و آمريكا حق ندارد، در مسائل سياسي افغانستان مداخله كند. طي نشست هاي گروه صلح با شخصيت هاي افغاني و تماس هايي كه از سراسر جهان در روز سال نو با گروه صداي صلح و جوانان هواخواه صلح در افغانستان، صورت گرفت، شهروندان آمريكايي، افغاني و ساير كشورهاي جهان، آسيب هاي جنگ و حضور نظامي آمريكا در افغانستان را به بحث و بررسي گرفتند. بسياري از مخالفين جنگ، بر اين نظر بودند كه آمريكا به دلايل گوناگوني چون: گرم نگه داشتن بازار فروشات تسليحاتي خود، اهداف استراتژيك و استفاده از منابع و معادن افغانستان، نفوذ در خاور ميانه و دفن زباله جات هسته اي، تلاش براي حضور در اين كشور دارد.
خانم كرول يكي از شهروندان آمريكايي است كه در اعتراض به سياست جنگي آمريكا، از كشورش به كانادا رفته است، او از دو جنگ بزرگ كه كشورش در طي ده سال راه انداخته، احساس شرمندگي مي كند و مي گويد، آمريكا، سيستم مستبدانه دارد و يكي از اهداف حضور آمريكا در افغانستان را استخراج معادن و مواد مخدر مي خواند؛ اما جورج يك شهروند ديگر آمريكايي، عقيده دارد، جنگ در افغانستان فقط براي شركت هاي تسليحاتي، بزرگترين سود را در پي دارد.
گروه هاي ضد جنگ با تاكيد بر خروج حتمي نظاميان آمريكايي، خواستار پايان دادن به جنگ هستند؛ اين در حاليست كه حركت هاي ضد جنگ در ميان مردم افغانستان، در حال شكل گيري است و مردم افغانستان نيز به نوعي از سياست هاي غير شفاف آمريكايي رنجيده اند. تا هنوز در بحث ها و محافل عمومي، مردم موضوع انتقال طالبان به نواحي شمالي كشور، توسط چرخ بال هاي آيساف را دنبال مي كنند و در صحبت با هر شهروند عادي افغاني در خصوص بحران امنيتي در افغانستان، متوجه يك جمله مشترك مي شوي، "خود امريكايي ها نمي خواهند، امنيت بيايد." اما با وجود اين كه بسياري از مردم افغانستان با پيامد حضور آمريكا در افغانستان، آگاه هستند، از خبر آغاز خروج نيروهاي آمريكايي در 2014 از افغانستان، دچار نوعي ترس و سردرگمي شده اند؛ زيرا راه اندازي مذاكرات صلح و دعوت از طالبان و مخالفين، براي قرار گرفتن در بدنه سياسي افغانستان و از سوي ديگر؛ احتمال خروج نيروهاي آمريكايي، اولين تهديدها و خطرات را متوجه وضعيت زنان و حقوق بشر در افغانستان كرده و اين گروه ها، بارها سعي كردند تا نگراني خود را از اين وضعيت نشان دهند.
تاكنون يكي از عمده ترين دلايل اين نگراني ها، عدم پاي بندي آمريكا به اجراي تعهداتش در افغانستان، قلمداد مي شود؛ هر چند اكنون آمار نيروهاي نظامي افغانستان به رقمي نزديك به دوبرابر، افزايش يافته؛ اما سياست هاي چند مجهوله موجود و عدم مسئوليت پذيري هاي روشن از اين وضعيت، مسبب اين نگراني است.
يكي از مهم ترين نكاتي كه بارها در نظريات شهروندان كشورهاي خارجي براي حمايت از خروج بي قيد و شرط آمريكا از افغانستان وجود داشت، اين بود كه مشكل افغانستان، مشكل داخلي است و تنها راه حل آن نيز در تسامح و يكديگر پذيري افغانستاني ها نهفته است. هر چند به طور مسلم، اختلافات داخلي مشكلي است، ژرف و عميق با ريشه سياسي؛ اما مشخص شده است كه برخي رهبران سياسي و گروه هاي داخلي اختلاف افكن و تقويتي جنگ، براي تداوم جنگ هاي افغانستان سال هاست كه از چندين منبع سياسي خارجي تغذيه شده اند، مي شوند و خواهند شد و حضور همين گروه ها و قدرت داشتن بيش از اندازه آنان، در افغانستان كه هيچگاهي با وجود ارتكاب جنايت هاي فراوان بعد از حضور سياسي و نظامي آمريكا در افغانستان به پاي ميز محاكمه نرفتند، ترس آشكاري است كه هيچگاهي نمي توان آن را ناديده انگاشت.
بسياري از گروه هاي ضد جنگ در آمريكا، مانند: صداي صلح، شكل گيري حركت هاي معترضانه براي خروج نظاميان آمريكايي از افغانستان را حركتي مردمي و خودجوش مي دانند؛ راه اندازي چنين حركت هاي معترضانه اي، در آمريكا در آخرين مورد كه قبل از سال نو صورت گرفته، منجر به دستگيري 130 نفر از تظاهرات كننده گان در مقابل كاخ سفيد و 26 نفر در سانفرانسيسكو شده است. اين در حاليست كه اخيرا به طور مستقيم، پروژه هاي ضد جنگ در بخش هاي مختلف، از سوي دولت آمريكا در افغانستان، حمايت مي شوند، پروژه هايي كه در صدد نشان دادن موثر نبودن گزينه نظامي و راه هاي ديگر براي حل معضله افغانستان؛ مانند انكشاف اقتصادي مردم تاكيد دارند.
آقاي مايك از نظاميان سابق آمريكايي بوده كه در جنگ ويتنام نيز حضور داشته؛ هم اكنون او و بسياري از نظاميان ديگري كه در اين جنگ شركت داشته اند، از رهبران صداي صلح هستند. اوعقيده دارد: كم رنگ كردن گزينه نظامي چيزي است كه رئيس جمهور اوباما نيز بر آن تأكيد دارد و روي كردن به گزينه انكشاف اقتصادي به جاي جنگ، از سوي دولت آمريكا را وابسته به سياست ديگري براي حضور بلند مدت در افغانستان مي داند؛ اما او مي گويد: گروه هاي مخالف جنگ كه مردمي هستند، مشخصا خواهان خروج قطعي نظاميان آمريكايي از افغانستان هستند.
حركت ها براي خاتمه دادن به جنگ افغانستان و خروج نيروهاي نظامي آمريكا از افغانستان در حال قوت گرفتن در سراسر جهان است؛ اما برخي از مردم و حلقات سياسي افغانستان، خروج اين نيروها را هم زمان با از دست دادن حمايت جهاني و شروع دور جديدي از خشونت ها در افغانستان مي دانند و هيولاي جنگ، القاعده، طالبان و برگشت دوباره آنان و دور ديگري از نظامي گري هاي خونين، موضوعي است كه از هم اكنون، خواب آسوده را از سر مردم افغانستان ربوده است.
نوشته: شیده مبتکر
اين گروه از نتایج تحقیقات خود، آماري را ارائه، كرده اند كه نشان دهنده، بهبود وضعيت افغانستان نيست؛ چيزي كه مغاير با آمار اعلان شده پيشرفت ها در افغانستان و از نظر آنان دروغي كاملاً، آشكار است. مطابق با اين آمار، 56% مردم افغانستان، داراي بيماري رواني هستند، 50% تا هنوز به آب سالم دسترسي ندارند، 42% زيرخطر فقر به سر مي برند و اين كه تنها در سال 2010، دو هزار و سيصد نفر، خودكشي كرده اند
بيشتر گروه هاي ضد جنگ، گروه هايي هستند كه با اعتراض به جنگ آمريكا در عراق و افغانستان، تشكيل شده اند. خانم ان رايت، يكي از كارمندان سفارت آمريكا در عراق بوده كه در سال 2003 با اعتراض به سياست جنگي آمريكا در عراق، از سمت خود استعفا داد و به فردي فعال در گروه صداي صلح، تبديل شده است. او مي گويد: هدف ما، خروج نيروهاي نظامي آمريكا از افغانستان و پرداخت غرامت به قربانيان جنگ در افغانستان است.
حضور ده ساله نظامي آمريكا در افغانستان، چنان كه انتظار مي رفت، نتوانست، پيامدهاي خوبي را به دنبال داشته باشد؛ زيرا وضعيت امنيتي به شدت رو به وخامت گذاشته و دامنه نا امني ها از جنوب افغانستان، در حال كشيده شدن به مركز و شمال اين كشور است. هم اكنون، نود و چهار منطقه يا به طور كامل در تسلط طالبان است و يا هم قدرت در اين مناطق، ميان دولت و طالبان، دست به دست مي شود.
غيرنظاميان بارها و بارها در جنگ نيروهاي خارجي و دهشت افكنان، قرباني شده اند، شبكه هاي مافيايي، گسترش چشمگيري پيدا كرده اند، وضعيت معتادين در سطح پايتخت، نشان دهنده اين است كه آمار اعتياد، در ميان شهروندان افغانستاني به دليل كشت وافر مواد مخدر، رو به افزايش است. آسيب هاي اجتماعي و اقتصادي به پيمانه وسيع، پيامد فاسدترين، سياست گذاري هاي ممكن در افغانستان است و در نهايت اين كه مردم افغانستان، روز به روز با رقت بار شدن اوضاع افغانستان، از حضور نظامي آمريكا در افغانستان، دلسرد مي شوند؛ اين در حالي است كه بالا بودن هزينه جنگ در افغانستان، ركود اقتصادي در آمريكا و مشكلات ناشي از آن و عدم موفقيت آمريكا در اين جنگ، سبب شكل گيري موجي از اعتراضات و بي اعتمادي ها در ميان مردم آمريكا و نوعي بي اعتمادي، ترس و ترديد، در ميان مردم افغانستان شده است.
گروه هاي ضد جنگ آمريكايي، عقيده دارند كه مردم افغانستان، خود بايد به مشكلات درون افغانستان فائق آيند و آمريكا حق ندارد، در مسائل سياسي افغانستان مداخله كند. طي نشست هاي گروه صلح با شخصيت هاي افغاني و تماس هايي كه از سراسر جهان در روز سال نو با گروه صداي صلح و جوانان هواخواه صلح در افغانستان، صورت گرفت، شهروندان آمريكايي، افغاني و ساير كشورهاي جهان، آسيب هاي جنگ و حضور نظامي آمريكا در افغانستان را به بحث و بررسي گرفتند. بسياري از مخالفين جنگ، بر اين نظر بودند كه آمريكا به دلايل گوناگوني چون: گرم نگه داشتن بازار فروشات تسليحاتي خود، اهداف استراتژيك و استفاده از منابع و معادن افغانستان، نفوذ در خاور ميانه و دفن زباله جات هسته اي، تلاش براي حضور در اين كشور دارد.
خانم كرول يكي از شهروندان آمريكايي است كه در اعتراض به سياست جنگي آمريكا، از كشورش به كانادا رفته است، او از دو جنگ بزرگ كه كشورش در طي ده سال راه انداخته، احساس شرمندگي مي كند و مي گويد، آمريكا، سيستم مستبدانه دارد و يكي از اهداف حضور آمريكا در افغانستان را استخراج معادن و مواد مخدر مي خواند؛ اما جورج يك شهروند ديگر آمريكايي، عقيده دارد، جنگ در افغانستان فقط براي شركت هاي تسليحاتي، بزرگترين سود را در پي دارد.
گروه هاي ضد جنگ با تاكيد بر خروج حتمي نظاميان آمريكايي، خواستار پايان دادن به جنگ هستند؛ اين در حاليست كه حركت هاي ضد جنگ در ميان مردم افغانستان، در حال شكل گيري است و مردم افغانستان نيز به نوعي از سياست هاي غير شفاف آمريكايي رنجيده اند. تا هنوز در بحث ها و محافل عمومي، مردم موضوع انتقال طالبان به نواحي شمالي كشور، توسط چرخ بال هاي آيساف را دنبال مي كنند و در صحبت با هر شهروند عادي افغاني در خصوص بحران امنيتي در افغانستان، متوجه يك جمله مشترك مي شوي، "خود امريكايي ها نمي خواهند، امنيت بيايد." اما با وجود اين كه بسياري از مردم افغانستان با پيامد حضور آمريكا در افغانستان، آگاه هستند، از خبر آغاز خروج نيروهاي آمريكايي در 2014 از افغانستان، دچار نوعي ترس و سردرگمي شده اند؛ زيرا راه اندازي مذاكرات صلح و دعوت از طالبان و مخالفين، براي قرار گرفتن در بدنه سياسي افغانستان و از سوي ديگر؛ احتمال خروج نيروهاي آمريكايي، اولين تهديدها و خطرات را متوجه وضعيت زنان و حقوق بشر در افغانستان كرده و اين گروه ها، بارها سعي كردند تا نگراني خود را از اين وضعيت نشان دهند.
تاكنون يكي از عمده ترين دلايل اين نگراني ها، عدم پاي بندي آمريكا به اجراي تعهداتش در افغانستان، قلمداد مي شود؛ هر چند اكنون آمار نيروهاي نظامي افغانستان به رقمي نزديك به دوبرابر، افزايش يافته؛ اما سياست هاي چند مجهوله موجود و عدم مسئوليت پذيري هاي روشن از اين وضعيت، مسبب اين نگراني است.
يكي از مهم ترين نكاتي كه بارها در نظريات شهروندان كشورهاي خارجي براي حمايت از خروج بي قيد و شرط آمريكا از افغانستان وجود داشت، اين بود كه مشكل افغانستان، مشكل داخلي است و تنها راه حل آن نيز در تسامح و يكديگر پذيري افغانستاني ها نهفته است. هر چند به طور مسلم، اختلافات داخلي مشكلي است، ژرف و عميق با ريشه سياسي؛ اما مشخص شده است كه برخي رهبران سياسي و گروه هاي داخلي اختلاف افكن و تقويتي جنگ، براي تداوم جنگ هاي افغانستان سال هاست كه از چندين منبع سياسي خارجي تغذيه شده اند، مي شوند و خواهند شد و حضور همين گروه ها و قدرت داشتن بيش از اندازه آنان، در افغانستان كه هيچگاهي با وجود ارتكاب جنايت هاي فراوان بعد از حضور سياسي و نظامي آمريكا در افغانستان به پاي ميز محاكمه نرفتند، ترس آشكاري است كه هيچگاهي نمي توان آن را ناديده انگاشت.
بسياري از گروه هاي ضد جنگ در آمريكا، مانند: صداي صلح، شكل گيري حركت هاي معترضانه براي خروج نظاميان آمريكايي از افغانستان را حركتي مردمي و خودجوش مي دانند؛ راه اندازي چنين حركت هاي معترضانه اي، در آمريكا در آخرين مورد كه قبل از سال نو صورت گرفته، منجر به دستگيري 130 نفر از تظاهرات كننده گان در مقابل كاخ سفيد و 26 نفر در سانفرانسيسكو شده است. اين در حاليست كه اخيرا به طور مستقيم، پروژه هاي ضد جنگ در بخش هاي مختلف، از سوي دولت آمريكا در افغانستان، حمايت مي شوند، پروژه هايي كه در صدد نشان دادن موثر نبودن گزينه نظامي و راه هاي ديگر براي حل معضله افغانستان؛ مانند انكشاف اقتصادي مردم تاكيد دارند.
آقاي مايك از نظاميان سابق آمريكايي بوده كه در جنگ ويتنام نيز حضور داشته؛ هم اكنون او و بسياري از نظاميان ديگري كه در اين جنگ شركت داشته اند، از رهبران صداي صلح هستند. اوعقيده دارد: كم رنگ كردن گزينه نظامي چيزي است كه رئيس جمهور اوباما نيز بر آن تأكيد دارد و روي كردن به گزينه انكشاف اقتصادي به جاي جنگ، از سوي دولت آمريكا را وابسته به سياست ديگري براي حضور بلند مدت در افغانستان مي داند؛ اما او مي گويد: گروه هاي مخالف جنگ كه مردمي هستند، مشخصا خواهان خروج قطعي نظاميان آمريكايي از افغانستان هستند.
حركت ها براي خاتمه دادن به جنگ افغانستان و خروج نيروهاي نظامي آمريكا از افغانستان در حال قوت گرفتن در سراسر جهان است؛ اما برخي از مردم و حلقات سياسي افغانستان، خروج اين نيروها را هم زمان با از دست دادن حمايت جهاني و شروع دور جديدي از خشونت ها در افغانستان مي دانند و هيولاي جنگ، القاعده، طالبان و برگشت دوباره آنان و دور ديگري از نظامي گري هاي خونين، موضوعي است كه از هم اكنون، خواب آسوده را از سر مردم افغانستان ربوده است.
نوشته: شیده مبتکر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر